-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)
-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:39954 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:19

چرا حضرت علي(ع) در جنگ صفين از كشتن عمروعاص صرف نظر كرد تا نتيجه جنگ به حكميت رسيد
در اين رابطه چند نكته را بايد در نظر گرفت: 1- اصل تقدم ارزش ها؛ به طور كلي در طول تاريخ دو روي كرد همواره با يكديگر در تضاد و چالش بوده است: اخلاق سودپرستانه و منفعت طلبانه (Vtilitarinism) و اخلاق ارزش گرا. اخلاق منفعت طلبانه، اهميتي براي اصول و ارزش ها قائل نيست و در رسيدن به اهداف خود، هر وسيله اي را استخدام مي كند و به عبارت ديگر به «عقلانيت ابزاري» (Instrumenal Reason) روي آورده است. چنين روي كردي بسيار خطرناك است و بشريت را به سمت نابودي ارزش هاي اخلاقي سوق مي دهد. بنابراين اگر در مواردي با استفاده از آن، مي توان به نتايجي گذرا دست يافت؛ ولي در دراز مدت به انهدام ارزش ها و فضايل اخلاقي مي انجامد و فرهنگ و تمدن بشري را سخت آلوده و آسيب پذير مي سازد. چيزي كه پيامبران و اولياي الهي هماره از آن پاسداري نموده و در موارد بسياري، طعم تلخ شكست ظاهري را چشيده اند - كه با اين شكست، پيروزي مهم تري را كسب نموده و تعاليمي آموزنده و جاويدان به يادگار نهاده اند - همين رعايت ارزش هاي والاي انساني، كرامت، بزرگواري و... است. پيامبر اكرم(ص) و حضرت علي(ع) دو نمونه برجسته از اين روي كرد مي باشند و شاگردان مكتب ايشان نيز چنين بوده اند؛ مثلاً وقتي عبيداللَّه بن زياد به كوفه آمد يكي از دوستان مسلم بن عقيل به نام «هاني بن عروه» - كه از رجال مشهور شهر بود - عبيداللَّه را به ميهماني دعوت نمود و به مسلم خبر داد كه مي تواند در خانه او مخفي شود و عبيداللَّه را به قتل برساند؛ ليكن «مسلم» از انجام اين عمل سرباز زد و گفت: اين نوعي حقه و حيله در برابر مهمان است كه از نظر اسلام شيوه اي مطرود مي باشد. نمونه هايي از اين گونه موارد در تاريخ بسيار نقل شده است و اينها خود بهترين گواه بر عظمت اخلاقي بني هاشم است و اين در حالي است كه اگر كسي از امويان چنين فرصتي مي يافت، لحظه اي در حذف رقيب درنگ نمي كرد؛ زيرا عقلانيت ابزاري به هيچ ارزشي اصالت نمي دهد. به نظر ما اين حركت اميرالمؤمنين(ع) عالي ترين درس انسانيت، شرافت، نجابت و حيا است و عظمت آن اگر بيشتر از شجاعت آن حضرت نباشد كمتر از آن نيست؛ اما صد افسوس اهميت ارزش ها حتي در ميان مدعيان تشيع علوي نيز رنگ باخته است و آنان درست با عينك عقلانيت ابزاري به تحليل پديده هاي تاريخي مي پردازند. آري! اين خود برگ زرين ديگري از دفتر افتخارات حضرت علي(ع) است كه در اوج قدرت و توانايي با بدترين دشمن خود اين گونه برخورد مي كند و درس وفاداري به ارزش ها را به جهانيان مي آموزد. 2- دقت در تحليل رويدادها؛ اين سخن كه اشكال كنندگان چنين فرض كرده اند كه همه مسائل و مشكلات در گرو وجود شخصي به نام عمر و عاص است، بسيار سطحي انديشي در تحليل مسائل تاريخي است. به راستي چه دليلي وجود دارد كه اگر عمر و عاص كشته مي شد، همه فتنه ها مي خوابيد و هيچ يك از حوادث و رويدادهاي تلخ و ناگوار بعدي پديد نمي آمد؟ اين برداشت نوعي قهرمان سازي خيالي است. البته نقش وجود عمر و عاص در دستگاه معاويه حايز اهميت بود؛ ليكن هر چه بوده، او نيز يك عنصر در يك مجموعه پيچيده و سازمان يافته و داراي قدرت نظامي بزرگ بوده است. در مقابل نيز سربازان و لشكريان امام علي(ع) بزرگ ترين بلاي جان آن حضرت بوده اند، حتي اگر از علم امامت آن حضرت هم صرف نظر كنيم، با نگرش و بررسي حوادث تاريخي مي بينيم كه هيچ دليلي وجود ندارد كه كشته شدن عمر و عاص و يا حتي معاويه به منزله خاموش شدن تمام فتنه ها بود.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.